مدیریت دانش اشتهار خود را از طریق به کارگیری دانش به منظور ایجاد هماهنگی در انجام تغیرات پویا در سازمان و رشد و توسعه نظامهایی برای تسریع انطباقپذیری سیستم با تغییرات محیط پیرامون کسب کرده است. سازمانها باید قادر به خلق و به کارگیری دانش جدید و بازسازی دانش موجود برای دستیابی به اهداف خویش باشند. در حالیکه مدیریت دانش تاکید زیادی بر فناوری اطلاعات میکند و در بسیاری از موارد بهعنوان مدیریت بر اساس فناوری تعریف میشود، اما در حقیقت مفهومی فراتر از آن دارد. داون پورت و پروساک (2000 ) مؤلفههای اساسی مدیریت دانش را شامل موارد زیر میداند:
1-فرهنگ: ارزشها و باورهای اعضای سازمان در زمینه مفاهیم اطلاعات و دانش؛
۲- فرایند اجرایی: چگونگی بهرهگیری افراد از اطلاعات و دانش در سازمانها؛
۳- سیاستها: راهکارهای مقابله با موانع موجود در فرایند تسهیم دانش و اطلاعات در سازمان؛
4-فناوری : سیستم های اطلاعاتی موجود در سازمان ؛
امروزه دانش یک منبع ارزشمند و استراتژیک برای سازمان ها محسوب می شود جوامع فراصنعتی عمده ترین اتکای خود را بر دسترسی به دانش بیشتر و بروزتر استوار ساخته اند. تولید مستمر دانش با ارزش، سازماندهی و اشاعه آن در سراسر سازمان و بکارگیری آن در خدمات و در واقع مدیریت سرمایه های دانشی می تواند به سازمان منافع کیفی و کمی بی شماری ببخشد. با توجه به اهمیت مدیریت دانش و مزایای فراوان استفاده از آن در تمامی سازمانها، این تحقیق سعی بر آن دارد تا با بررسی وضع موجود چرخه مدیریت دانش در شرکت مادر تخصصی(به عنوان نمونه) بر اساس مدل مدیریت دانش جاشاپارا، خلق دانش، سازماندهی دانش، تبادل دانش و بکاربستن دانش را در شرکت مادر تخصصی توانیر مورد بررسی قرار دهد تا باتکیه بر تجربیات و انطباق آن بر مفاهیم و نظریات علمی به بررسی اثرات پیاده سازی مدل مدیریت دانش با هدف بهبود مستمر فعالیتها در دستیابی به گوشه ای کوچک از چشم انداز مدیریت دانش یعنی اندوختن، سازماندهی و بکاربستن آنچه می دانیم در جهت افزایش راندمان و بهره وری در شرکت توانیر بپردازد .
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش :
مدیریت دانش به عنوان یک موضوع مهم در عرصه مدیریت به شمار می رود. این موضوع نه تنها به عنوان یک ابزار یا یک منبع مدنظر بوده بلکه یک ساختار اجتماعی نیز به شمار می رود. می توان گفت که فرآیند حاصل ازانتقال و جریان اطلاعات و آگاهی و ارتباطات دو جانبه و وابسته است. یکی از عوامل مهم تاثیرگذار بر سازمان های دانش محور طرح های آن سازمان می باشد. در طرح ها شناسایی دانش و مدیریت بر آن بسیار مهم می باشد. مدیریت دانش به عنوان عامل کمک کننده مهمی در بیشتر حوزه های تصمیم گیری و کنترل مدیریتی شناخته می شود. این تحقیق می تواند به شناخت و درک بیشتر مفهوم مدیریت دانش، چرخه مدیریت دانش،حلقه ها و سایر عوامل مربوط به مدیریت دانش منجر شود. بنابراین می تواند دارای کارکرد شناختی باشد. به علاوه می توان از این تحقیق، برای معرفی چرخه مدیریت دانش، حلقه ها و سایر عوامل مربوط به آن و معرفی مزایا و منافع آن استفاده کرد و توجه و انگیزه لازم را جهت استفاده از آن در شرکت فراهم ساخت و مدل مورد استفاده، یافته ها و توصیه های این تحقیق را به کار بست تا هم بسیاری مشکلات جاری شرکت که استفاده از مدیریت دانش می تواند در حل آن مثمرثمر باشد، برطرف شود و هم به محیط رقابتی قدرت بیشتری داده شود. از این جهت این تحقیق را می توان دارای کارکرد کاربردی نیز دانست. جدید و نو بودن این موضوع در مباحث مدیریت، انجام نشدن تحقیقی در این زمینه در سازمانهای کشور، لزوم استفاده از جدیدترین موضوعات و توصیه ها در اداره سازمانها و علاقه محقق به انجام تحقیق در این زمینه، موجب انتخاب موضوع مدیریت دانش شده است .
1-4 اهداف پژوهش :
این تحقیق به منظور رسیدن به اهداف زیر انجام شده است :
تعیین وضعیت شرکت توانیر به لحاظ چرخه مدیریت دانش در چهار حلقه خلق دانش ، سازماندهی، اشاعه وبکاربستن
فراهم آوردن مقدمات لازم برای ارتقای کیفیت و اثربخشی شرکت توانیر در راستای دستیابی به اهداف مربوطه
تحلیل حلقه های چرخه مدیریت دانش با رویکردی فازی در شرکت توانیر
اولویت بندی حلقه های چرخه مدیریت دانش در شرکت توانیر با بهره گرفتن از تاپسیس فازی
1-5 سوال های پژوهش :
وضعیت شرکت توانیر به لحاظ چرخه مدیریت دانش در چهار حلقه خلق دانش سازماندهی اشاعه و بکاربستن به چه صورت می باشد ؟
مقدمات لازم برای ارتقای کیفیت و اثربخشی شرکت توانیر در راستای اهداف مربوطه به چه صورت می باشد ؟
حلقه های چرخه مدیریت دانش با رویکردی فازی در شرکت توانیر به چه صورت می باشد؟
اولویت بندی حلقه های چرخه مدیریت دانش در شرکت توانیر با بهره گرفتن از تاپسیس فازی به چه صورت می باشد ؟
1-6 فرضیه های پژوهش
فرضیه اول : وضعیت موجود حلقه خلق دانش در شرکت مادر تخصصی توانیر از وضعیت مطلوب برخوردار است .